بیانیه‌های جامعه باستان‌شناسی

پژوهشگاه میراث در مواجه‌ای تازه با گذشته‌ای خسارت بار

پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری آنگونه که در اساسنامۀ آن آمده است دارای جایگاه «مرجعیت علمی» برای ادارۀ پژوهش‌های مرتبط با میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور، دو دهه پیش راه اندازی شد تا جهت گیری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های کیفی و مناسبی را برای نیازهای میراث فرهنگی ایران تدوین و راهبری کند. گزارش­‌های رسمی و برآورد عمومی کارشناسان نشان می­‌دهد پژوهشگاه در انجام وظایف و رسیدن به اهداف خود ناموفق بوده است و «مدیریت ضعیف پژوهشگاه» یکی از علل این خسارت و خسران بوده است. در دسترس‌ترین و تازه‌ترین نمونه، مدیریت پیشین پژوهشگاه بود که نه توان و توشۀ علمی قابلی داشت تا بتوان راهبردها و جهت گیری‌های علمی پژوهشگاه را پی بگیرد یا برنامه‌­ای مناسب و قابل قبول تدوین کند، نه تجربۀ موفق مدیریتی داشت که بتواند بر آن تکیه کند و افراد توانمند علمی را برای رسیدن به اهداف و وظایف پژوهشگاه کنار هم گرد آورد و نه حتی دغدغه و نگرانی جدی برای میراث فرهنگی و تمدنی ایران داشت. برای او، بسان ده‌ها مدیر دیگر کشور، صندلی ریاست و بهره‌های آن مهم‌تر و ارزشمندتر از هر امر دیگری بود. خواه این امر دیگر، مواریث فرهنگی و تاریخی باشد خواه اخلاق و شایستگی. متأسفانه روال امور پژوهشگاه از آغاز هم چندان مطلوب نبود و در زمان مدیریت پیشین بر این نابسامان‌ها بیشتر و بدتر دامن زده شد.

براستی، تاکنون پژوهشگاه متناسب با اساسنامه و در راستای وظایف، اهداف و اختیارات خود، کدامین سطح پژوهشی را ارتقا داد، چه کمکی به برآوردن نیازهای پژوهشی کشور و تربیت نیروی تخصصی کرد، سطح و کیفیت انتشارات آن پس از دو دهه چگونه است، به کدام فناوری نو و دوره‌های آموزشی مفید روی آورد و کدام یک از امکانات ضروری را برای نیازهای پژوهشگران فراهم آورد و با کدام نهادهای علمی و پژوهشی جهان که بویژه در حوزۀ ایران‌شناسی فعال و پویا بودند ارتباط سازنده و سودمندی داشته است؟ مگر فرصت‌های اعتلای کشور همیشگی هستند که با بی‌برنامگی‌ها و بی‌تفاوتی‌های بیشمار از دست بروند؟ امروزه پژوهشگاه و پژوهشکده‌هایش راکد و روز به روز از اثربخشی آن‌ها کاسته می‌شود. ارتباط استوار و منسجمی میان پژوهشگاه، وزارتخانه و ادارات استانی دیده نمی‌شود و پژوهشگاه از وظایف و اهداف خود بکلی دور شده است.

مصیب امیری برای ما باستان‌شناسان خاطره‌ای تلخ و سیاه بود تا در کنار مدیریت نامطلوب برخی از هم‌قطاران و پیشینیانش بر میراث فرهنگی ایران، در آینده به بدی و سیاهی از آن‌ها یاد شود. ما را با او سخنی نبود زیرا که از پیش روشن بود به اشتباه بر این جایگاه و مسند گمارده شده است. از او انتظاری نمی‌رفت. سخن و نقد و اندرز و هشدار نه در او اثر می‌کرد نه در بالادستانش. اینک اما چند روزی است همکار باستان‌شناسی دیگر بر این جایگاه کلیدی آمده است. دکتر مصطفی ده پهلوان، آگاه و آشنا به مبانی، اصول و روش‌های پژوهش و میراث‌داری است. توان و تجربۀ موفق علمی و مدیریتی دارد و اهل فساد نیست. او اینک در آزمونی جدی و دشوار قرار گرفته است و لازم است به رسالت خطیر خویش آگاه باشد و بداند در چه جایگاهی ایستاده است. جامعۀ باستان‌شناسی ایران حضور ایشان را به فال نیک می‌گیرد و از او که دل در گرو میراث فرهنگی و تاریخی ایران دارد، توقع و انتظار اصلاح امور و غنیمت شمردن فرصت‌ها را دارد.

ضرورت دارد ریاست کنونی پژوهشگاه از ارتباطات ناسالمِ مرسوم اداری که او را در انجام وظیفه ناموفق می‌دارد، بپرهیزد و کَژ راهه نرود. از توان افراد سالم، کاردان و با برنامه در مدیریت امور برای رسیدن به اهداف و وظایف پژوهشگاه بهره ببرد. عرصۀ کار و بازی را بر افراد بخشی‌نگر و تمامیت خواه باز ننماید. امکانات مناسب همچون آزمایشگاه­‌های لازم را برای برآوردن نیازهای پژوهشی میراث فرهنگی کشور فراهم آورد. به سطح و کیفیت گزارش‌های پژوهشی و انتشارات پژوهشگاه و پژوهشکده‌ها توجه جدی نماید. گسست زیان آور میان پژوهشگاه با وزارتخانه و ادارات استانی را ترمیم بخشد. پیوند و پیوستگی ناموجود اما لازم و بایسته میان پژوهشکده‌ها و گروه‌های علمی درون پژوهشگاه را برقرار کند و بر رکود و رخوت حاکم بر آن‌ها پایان دهد. روابط سودمند با نهادهای علمی و پژوهشی داخلی و بین المللی را که متأسفانه روز به روز از سطح آن‌ها کاسته شده است، جانی تازه ببخشد و اعتبار بین المللی پژوهشگاه را بازگرداند. شایسته نیست پژوهشگاه با مراکز بین المللی که کرسی‌های ایران‌شناسی فعال داشته یا دارند بی‌ارتباط باشد و پژوهشگران و ایران‌شناسان در انزوا و گوشه‌گیری باشند. ارائه و اجرای برنامه‌های مؤثر و کاربردی در پژوهشگاه که میراث دوستی و ارجمند شمردن میراث فرهنگی و تاریخی را در جامعه عمق ببخشد مورد انتظار است. در این شرایط نامطلوب و دشوار، گفتگو و رایزنی با مقامات بالادست وزارتخانه – که متأسفانه عموماً تخصص و تجربه‌ای در حوزۀ میراث فرهنگی ندارند – یک ضرورت است تا آن‌ها را از اقدامات و تصمیم گیری‌های نادرست و نابجایی که برای میراث فرهنگی ایران زیان آور است، بر حذر دارد.

جامعۀ باستان‌شناسی ایران چشم امید دارد که پژوهشگاه میراث فرهنگی در پسِ مدیریت تازه در شرایط امروز یا بدتر از امروز نباشد و با قرار گرفتن در جایگاه درست خود، نهادی علمی و پژوهشی در خدمت میراث فرهنگی و تمدنی ایران باشد.

با احترام

جامعۀ باستان‌شناسی ایران

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن