چند دههای است که موضوع فروپاشی جوامع، حکومتها، و تمدنها از جمله موضوعات جدی در میان باستانشناسان و انسانشناسان و تاریخدانان بوده است. اما گاهی تغییرات روز سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که امروزه در کشورهای مختلف رخ میدهد جرقه و انگیزهای میشوند برای انجام تجزیه و تحلیلهای بیشتر و مقایسۀ روند فروپاشی یا زوال جوامع باستانی و جوامع امروزی. از این میان، فروپاشی امپراتوری روم به عنوان یکی از دیرپاترین امپراتوریها، همیشه پژوهشگران و اندیشمندان را به تامل واداشته و انگیزهی مطالعات بسیاری شده است.
انتخاب دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ برای مقام ریاست جمهوری ایالات متحدهی امریکا یکی از آن مواردی است که دربارهی فروپاشی احتمالی امریکا بسیاری را به فکر انداخته است. در این رابطه مقایسههای جالبی انجام شده که یکی از آنها به تازگی در وبسایت هافینگتون پست (Huffington Post) منتشر شده که در زیر چکیده و اقتباسی از آن آمده است. نکاتی که در این مقایسه آمده برای هر کسی در هر جامعهای میتواند مفید و جالب توجه باشد. نویسنده به چند عامل از عوامل مهم زوال و فروپاشی امپراتوری روم به شرح زیر اشاره میکند که در جامعۀ امروز امریکا نیز دیده میشود:
۱- فرسودگی اقتصادی و مالی به خاطر جنگهای درازمدت و پایان ناپذیر: امپراتوری روم به خاطر گسترش بیش از حد قلمرو، مجبور بود امنیت هزاران کیلومتر مرزهای خود را با هزینهی بسیار هنگفتی تامین کند. مجبور بود هزینهی جنگ ها، هزینۀ معیشت سربازان و خانوادههای آنها را همه ساله تامین کنند. سرانجام تامین این هزینهها غیر ممکن شد. هزینههای جنگ امریکا در عراق و افغانستان، علیه تروریسم و هزینههای تامین امنیت ملی، امریکا را به مرز ورشکستگی کشانده است. این هزینهها به قیمت کاهش هزینههای تحصیل، پروژههای زیربنایی، رفاه و سلامت و بیمه، مسکن و غیره انجام میشود.
۲- از بین رفتن قشر متوسط جامعه: قشر متوسط جامعه در امپراتوری روم غرق مشکلات متعدد شده بود. در امریکا نیز قشر متوسط دست به گریبان وام و قرض، ناپایداری شغلی است و روز به روز به قشر فقیر جامعه تبدیل میشود. مشکلات اجتماعی/اقتصادی قشر متوسط امریکا از این نظر، بسیار شبیه آن چیزی است که در امپراتوری روم اتفاق افتاده بود.
۳- زوال سواد یا گسترش بیسوادی: در امپراتوری روم خرافات مذهبی و زوال اجتماعی موجب از بین رفتن سواد و کتابخوانی و کتابخانهها شد و تعصبات خشک مذهبی جایگزین اینها شد و سرآغاز دورهای تیره و تاریک برای علم و فرهنگ و سوادآموزی شد که شش قرن طول کشید. وجود چنین مشکل عمیقی در امریکا امروزه غیرقابل انکار است. وقتی سواد رو به زوال میرود، توانایی ما در درک دنیای پیرامون و نیز توان تجزیه و تحلیل مان هم رو به زوال میرود که به نوبۀ خود موجب ضعف داوری و ضعف در تصمیم گیری میشود.
۴- گسترش کیشها و باورهای فرافکنانه: در امپراتوری روم باورهای عجیب و غریبی که زمانی در حاشیهها بودند تبدیل به باورهای رایج و فراگیر در جامعه شد. امروزه در امریکا باور متعصبانۀ برخی مردم به حمل و تملک اسلحه مثال خوبی است که به باوری شبیه مذهب و دین تبدیل شده است. یا بطور مثال حتی برخی از اعضای کنگره تطور بشر را قبول ندارند و به اندازه سدۀ دهم قرون وسطی نامدارا شدهاند. بنیادگرایی، افراطگرایی و خشونت رو به گسترش و فراگیرشدن است.
۵- از بین رفتن شالودهها و زیربنای کشور: در امپراتوری روم به قدری به جنگ و ماجراجویی هزینه شد که دیگر چیزی نمانده بود تا برای امور زیربنایی هزینه شود. در امریکا نیز هزینههای امور اجتماعی، مقابله با بحرانها، مشکلات پس از زمین لرزهها و طوفانها، بیمارستانها، تعمیر و بهروز رسانی راهها و حمل و نقل نیز امروزه به سختی تامین میشود.
۶- زوال زیست محیطی: در امپراتوری روم روند جنگلزدایی، کاهش حاصلخیزی زمینهای کشاورزی، و از بینرفتن مزارع و مراتع باعث گسترش بیماریها و کاهش بنیۀ اقتصادی شد. امروزه امریکا نیز توان خود را برای مقابله با بیابانزایی، حفظ محیط زیست و جلوگیری از کاهش منابع دارد از دست میدهد.
اگر تاریخ مسیرهای تباهی جوامع و تمدنها را به ما نشان میدهد، می تواند موجب بیدارشدن هم بشود و میتواند مسیرهای برونرفت را نیز نشان میدهد.
نسخه مفصل این مطلب در وبسایت Huffington Post منتشر شده که از لینک زیر میتوانید ببینید و بخوانید.
https://www.huffingtonpost.com/barton-kunstler-phd/in-the-footsteps-of-ancie_1_b_2381182.html
© Society for Iranian Archaeology
جامعه باستانشناسی ایران