بیانیه جامعه باستانشناسی ایران در خصوص تصمیم اخیر وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در خصوص شعبه دوم موزه ملی و مخزن امن!
در چند روز گذشته، اخباری مبنی بر توافق میان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با تولیت حرم بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران پیرامون راه اندازی «شعبه دوم موزه ملی» و یا ایجاد «مخزن امن» در رسانهها منتشر شد که با واکنشهای زیادی در سطح داخلی و خارجی بویژه از سوی پژوهشگران و کنشگران میراث فرهنگی رو به رو شد. شتابزدگی در اعلام پیشنهاد یا تصمیم ناپخته و کارشناسی نشده و روشن نبودن جزئیات آن در کنار اظهارات ناهمخوان مدیران میراث فرهنگی کشور که یکی تایید (مدیر کل موزهها و اموال منقول فرهنگی) و دیگری (روابط عمومی وزارتخانه) تکذیب می کند و در پایان پس از روزها انتظار چیزی روشن نمی شود، همگی بیانگر بیبرنامگی، آشفتگی و ادامه سیاستهای هزینه زا و مشکل آفرین پیشنی است که داغ آنها همچنان بر تن و پیکره میراث فرهنگی کشور مانده است.
«جامعه باستانشناسی ایران» به عنوان جمعی از متخصصین که دغدغه توسعه اصولی تشکیلات میراث فرهنگی و باستان شناسی کشور را دارد مایل است نکاتی را در این زمینه مطرح نماید و خواستار روشن شدن جزئیات موضوع از سوی مسوولان مرتبط است.
نخست آنکه تصمیم برای گسترش و بهینه سازی فضای موزه ها و مخازن بویژه مخزن و موزه ملی که موزه مادر کشور است، امری بسیار ضروری و نیازمند مطالعات تخصصی و کارشناسی است. هیات وزیران در سال 1382 برای گسترش فضای موزه ملی طرحی کارشناسی شده که بر اساس واگذاری ساختمانهای میدان مشق در دل بافت تاریخی تهران بود را به تصویب رساند که آن طرح اجرایی نشد! در این شرایط پرسش و ابهام نخست این است که چرا آن طرح بسان چندین طرح دیگر به کنار رفتند و به یکباره طرحی کارشناسی نشده به میان آمد؟! جالب است بدانیم مدیر کل کنونی موزه ها و اموال منقول فرهنگی وزارتخانه (جناب آقای کارگر) که خود بخشی از توافق کنونی است، در آن زمان مدیر موزه ملی بود. به نظر میرسد آنچه بیشتر اهمیت دارد و کمتر دیده میشود، اراده و جدیت برای حل مشکلات اساسی موزه ملی نزد مدیران وزارتخانه بویژه وزیر محترم و معاونت میراث فرهنگی کشور است.
دوم، آیا طرح تازه، پایه کارشناسی دارد یا چون دهها طرح دیگر صرفا تصمیمی به سلیقه شخصی یا محفلی و بدور از مطالعات تخصصی است؟ تاکنون درباره این طرح، مجموعه مدیریتی موزه ملی که از قضا آگاه به امور هستند هیچگونه اظهارنظری نکرده اند. آیا نگاه کارشناسی آنها که به امور آشناترند به هیچ گرفته شد یا با چنین تصمیمی موافقت دارند؟ آنچه برای ما روشن است، چنین بدسلیقگی و ناپختگی برای دستگاه متولی میراث فرهنگی کشور افتخار آمیز نیست بلکه درست وهن آمیز و مورد اعتراض جدی است.
سوم، اجزا و عناصر مکانهای فرهنگی در نسبت با همدیگر هستند. روح مبارزاتی بنیانگذار انقلاب اسلامی، ما را بدین درجه از فهم و آگاهی تاریخی رهنمون میکند که فضای حرم آن حضرت متناسب با “موزه انقلاب” و نه در پیوند و نسبت با نام و موضوع و شعبه موزه ملی و مواد فرهنگی آن است.