بیاینه جامعه باستانشناسی ایران در خصوص رژه کاروان حفاری غیر مجاز
سالها و ماههای اخیر، دوران سختی است که بر میراث فرهنگی ایران میگذرد. مشکلات گوناگون اقتصادی، بیتوجهی به قانون، سستی و ناکارآمدی نهادهای مسئول، ناآگاهی عمومی و عوامل پیدا و پنهان دگر سبب شده است تا عدهای سودجو با بهرهبردن از امکانات فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، اقدام به ایجاد گروهها و کانالهای غیرقانونی کرده و با بیپروایی اقدام به آموزش تیلهکنی و گنج یابی در روز روشن کنند و قهرمانانه، قانون و باورمندان به میراث فرهنگی و تمدنی این آب و خاک را به ریشخند بگیرند، زورآزمایی کنند و سودای تنعم از خوان گذشتگان داشته باشند. نمونه شگفت و جدی آن، رژه کاروان گنجیابان و عتیقهخران در بیابانهای استان اصفهان بود که در پی فراخوان فردی سودجو در اینستاگرام و همراهی شبکه ایجاد شده بوسیله وی دیده شد و سبب نگرانی و درد عمیق جامعه فرهنگی کشور بویژه باستانشناسان شد. “جامعه باستان شناسی ایران” به عنوان نهادی علمی و تخصصی، ضمن محکوم کردن تلاش این عده سودجو که آشکارا به دشمنی با تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم رفتهاند، دردمندانه چند نکته را با مردم ایران، دلسوزان ملک و ملت، متولیان میراث فرهنگی، نهادهای اطلاعاتی و انتظامی و قوای محترم قضاییه و مقننه در میان میگذارد:
محوطههای باستانی، مکانهایی هستند که بقایای زیست و زندگی روزمره مردمان روزگاران کهن در آنها انباشت شده و باقی مانده است. این استقرارگاههای کهن، بیشتر شامل بقایای معماری، دورریزهای زندگی عادی چون خرده سفال و استخوان، خاکستر و … هستند که گرچه از نظر مالی بیارزش اما به سبب تواناییهایی که در بازسازی نظام معیشت پیشینیان دارند و میتوانند وجوه ناپیدا و فراموش شده فرهنگها و مدنیتهای کهن را برای متخصصان روشن سازند، در نزد باستان شناسان و متخصصان از ارزش زیاد فرهنگی و علمی برخوردار هستند. بر آگاهان پوشیده نیست که بسیاری از تمدنهای گذشته که امروزه وجودشان بدیهی فرض میشود به همت و تلاش گروه زیادی از باستان شناسان پا به روشنای تاریخ گذاشتهاند. تمدنهای سومر، آکد، بابل و عیلام در غرب آسیا که ریشههای فرهنگ و مدنیت ما و جوامع کنونی منطقه در آنها شکل گرفته و بالیده، نمونههایی از تلاش باستانشناسان برای کشف و معرفی همین بقایای فرهنگی و تاریخی بوده است. تاریخ دراز آهنگ نوع بشر در هزارههای تاریک پیش از تاریخ در سطح جهان منحصرا با تلاش باستانشناسان عینیت یافته و امروز جزو بدیهیات مسلم پنداشته میشود. از وجود این فرهنگهای شگفت و شکوهمند تا 150 سال پیش کسی آگاه نبود. بر همه ما واجب است تا در مقابل این سوداگری بایستیم و مانع از تخریب و غارت محوطههای باستانی شویم. محوطههای باستانی شناسنامه واقعی هر سرزمین و فرهنگ هستند.
توجه مردم بدون حمایت دستگاههای دولتی راه به جایی نخواهد برد آنگونه که تلاش نهادهای مسئول بدون همراهی مردم بی نتیجه خواهد بود. متولیان میراث فرهنگی و نهادهای فراوان مسئول باید به بازتعریف جایگاه و مسئولیت خود روی آورند و به فهم جایگاه تاریخی و رسالت اجتماعی خویش بپردازند. اساسا موجودیت وزارت خانه میراث فرهنگی معطوف به یافتن و در پیش گرفتن راهکارهایی است که به صیانت، حفظ و نگهداری بیشتر و بهتر از داشتهها و سرمایههای تاریخی و فرهنگی منجر میشود. متاسفانه این نهادها دچار روزمرگی و رخوت شده و بیش از همه وزارت خانه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از ماموریتهای خود غافل شده است. سیطره سیاست و مدیرانی که با ساز و کار این وزارتخانه نآگاهاند یا در آنها توان و تدبیری برای حل مشکلات دیده نمیشود، فرصتهای فراوان حفاظت بهتر از مواریث فرهنگی را ستانده است. بخشهای تخصصی و فنی این سازمان بیآنکه در پیوست و پیوند با همدیگر باشند، تنها در پی وقت تلف کردن و هدر دادن منابع و فرصتها هستند. دریغ از وجود مدیران آگاهی که چابکی و چالاکی را به این ادارات و سازمانها ببخشند. موازی کاری زیادی در اداره امور میراث فرهنگی کشور دیده میشود و همتی از سوی قانونگذاران برای مشخص نمودن حدود نهادها و سازمانهای مسئول و بریدن این زنجیره ناکارآمد و گسسته دیده نمیشود.
یگان حفاظت سازمان میراث فرهنگی به عنوان بازوی انتظامی-قضایی سازمان، از نبود آموزش و آگاهی تخصصی، ابزار و امکانات مناسب و حمایت همه جانبه در رنج فراوان است. کوششهای پراکنده و قایم به ذات برخی از افراد فداکار این نیرو آشکارا به هیچ دیده میشود و آنها را در وضعیت دشوار قرار میدهد. ضرورت دارد وزارتخانه و مدیران استانی بر رفع این کاستیها همت گمارند و بر توان این نیرو که چشم و گوش وزارتخانه برای حفاظت از میراث فرهنگی است، بیفزایند. متلاشی کردن و زدودن شبکههای سازمان یافته و نایافته قاچاق اشیای تاریخی و فرهنگی که عزت و شعور تاریخی بشر را به بازی گرفتهاند عزم همگانی میخواهد. نیرویهای امنیتی و انتظامی باید در این باره تلاش بیشتری بخرج دهند و با شناسایی شبکههای این مفسدان راه بر تخریب مواریث فرهنگی ببندند. در انتظار ماندن تا خبری و شکایتی و گزارشی رسد چاره کار نیست.
جامعه باستانشناسی ایران با آگاهی از وجود مشکلات و خلاءهای قانونی، ضمن هشدار و بیان نگرانی عمیق خود درباره افزایش آسیبپذیری محوطههای باستانی و تاریخی با استفاه از ظرفیتهای تازه شبکههای اجتماعی، بویژه از بخشهای حقوقی وزارتخانه، قوه قضائیه و قوه قانونگذاری میخواهد است تا نسبت به اصلاح و روزآمد کردن قوانین در صیانت بهتر از میراث فرهنگی اقدام نمایند تا شاهد روزافزون غارت و تاراج مواریث فرهنگی خود نباشیم. همچنین با ارج گذاشتن به تلاشهای یگان حفاظت میراث فرهنگی، قوه قضاییه و قضات آگاه در برخورد با رژه قاچاقچیان میراث فرهنگی در اصفهان، ارایه گزارش پایانی از برخورد با عوامل چنین اقدامی را خواستاریم. باید توجه داشت که تاریخ ایران، تاریخی یکپارچه و منسجم است و محوطه های باستانی شاهد زندگی چند هزاره ساکنانش هستند. با از بین رفتن هر اثر تاریخی، برگی از تاریخ و فرهنگ این سرزمین و مردمانش به یغما میرود.
“جامعه باستان شناسی ایران“