نگاهی آماری برتخریبِ مکانهایِ باستانی در ایران؛ مطالعه موردی:اشکفتها و پناهگاههای صخرهای در استان کرمانشاه
شنبه 26 اسفند ماه 1391
نگاهی آماری برتخریبِ مکانهایِ باستانی در ایران
مطالعه موردی :اشکفتها و پناهگاههای صخرهای در استان کرمانشاه
سامانِ حیدریِ گوران
عضو هیات مدیره جامعه باستان شناسی ایران
تصویر کف یک پناه گاه صحره ای در استان کرمانشاه که بخش هایی از کف رسوبی مکان توسط افراد سود جو کاوش شده است
هر از گاهی اخبار و گزارشهایی مبنی بر تخریبِ تمام یا بخشی از آثارِ باستانی ایران به گوشِ باستان¬ شناسان و علاقمندانِ به تاریخِ این سرزمین می¬رسد و برای مدتی این گزارشها، موضوعِ روزِ فضای باستان¬شناسی ایران میشوند[1]. اما شوربختانه، پس از مدتی اخبارِ داغ کاوشهای غیرمجاز، تخریبهایِ از سر عمد و نا عمد، دستخوشِ گذرِ زمان شده و به قولِ معروف “غبارِ فراموشی” بر آنها مینشیند. معمولاً زمانی که گفتمانِ تخریبِ آثارِ باستانی در ایران به میان می¬آید، بسیاری از مردم، آثار و سازههایِ چشمگیر، همانندِ تختِ جمشید و سنگ نبشتهِ بیستون و یا چهار گوشِ نقش جهان در اصفهان را به دیدگان می¬آورند. اما همانگونه که پژوهشگران باستانشناسی به خوبی آگاه هستند، مکانها و دستسازهای باستانی و تاریخی، چه آنهاییکه دارای جلوههایِ هنری زیبا و باشکوهی هستند و چه آنهاییکه تنها یک تکه سنگ خشن و ناهموار و یا تکه کوزهای شکسته هستند، همگی مدارک باستان¬ شناسیِ”منحصر به فردی” هستند که در خود دانش¬هایِ گران قدری در رابطه با گذشته انسان دارند و در این میان نیز اشکفتها و پناهگاههای صخره¬ای از این قاعده مسثنی نیستند[2].
سرزمینِ ایران، با مساحتی بیش از یک میلیون و ششصد هزار کیلومتر مربع، سرزمینی فلاتی و گسترده با ساختارهایِ زمینشناسی و زمینریختشناسیِ هزارتویی است. براساسِ سنجشهای زمینشناسی و زمینریختشناسی، حدودِ یازده درصدِ سرزمینِ ایران متشکل از ساختارهایِ ناهموارِ کارستی (karst) است. در ساختارهایِ کارستی، درصد آهک در سنگها بالاست و به خاطر کنشِهای زمین، ساخت زمین و همچنین آب و هوای مدیترانه ¬ای، اشکفتها و پناهگاههای صخره¬ ای فراوانی در آنها شکل گرفتهاند. در نتیجه کشورِ ایران از حیثِ فراوانی این پدیدهها، جزو مناطق اشکفتخیز کره زمین شناخته است. اکثر زمینهایِ کارستی ایران در کوهستانِ زاگرس جای دارند. بنابراین بیشتر اشکفتهای باستانی (مکان¬هایی که در طول تاریخ مورد استفاده انسان و یا حیوان بوده است) ایران نیز در همین کوهستان هستند. اشکفتها و پناهگاهایِ صخره¬ای، در مقایسه با سایر مکانهایِ باستانی همانند تپههای باستانی و یا بناهاکوچکاند و روندِ شکل¬ گیریِ نهشتههای باستانی در آنها کندتر است. به همین دلیل، لایههای باستانی در اشکفتها، نسبت به دیگر مکانهایِ باستانی، می¬توانند نماینده زمانی به مراتب طولانیتر باشند. برای مثال یک لایه باستانی با ژرفای چند سانتی¬متر در یک اشکفت و یا پناهگاه می¬تواند نتیجه صدها سال استقرار آدمی باشد. این نکته به این معنی نیست که اشکفتها و پناهگاههای صخره ¬ای مهمتر از دیگر مکان¬های باستانی هستند، بلکه توضیحی است بر میزان بالای آسیب¬ پذیری نهشتهها در این مکانها. از این روی، یک ضربه آهسته کلنگ می¬تواند یک توالیِ رسوبی طولانیمدت را در این مکان¬ها به آسانی از میان ببرد. در نتیجه، حفرِ یک چاله حتی کوچک در کف اشکفت، صدمهِ جبران ناپذیری است و می¬تواند اطلاعات علمی ارزشمندی را درباره نحوهِ زندگی آدمی در هزاران سالِ پیش از میان ببرد.
در حد فاصل سالهای 1388 و ۱۳89، نگارنده به همراه خانم الهام قصیدیان پژوهشی برای بازدید، کشف و مستندسازی اشکفتها و پناهگاهای صخرهای در شش شهرستان کرمانشاه (جدول 1) تحت نظر سازمان میراث فرهنگی استان انجام دادیم. در این پژوهش، مجموعاً 260 اشکفت و پناهگاه کشف، بازدید و مستندسازی شدند.
همانگونه که در جدول (1) دیده می¬شود این مکان¬ها از لحاظِ تعداد و پراکندگی در شهرستانهای مختلف وضعیتِ ناهمگونی دارند، که نسبت مستقیم با شرایطِ زمینشناسی و زمینریختشناسی و همچنین بزرگی و کوچکی شهرستانها دارد. بر اساس این بررسیها، شهرستان اسلامآباد با داشتن 100 اشکفت و پناهگاه صخرهای بیشترین تعداد اشکفتها را دارد و شهرستان قصرشیرین با دو مورد، کمترین تعداد مکان پناهگاهی را در خود جای داده است. همانگونه که در جدول دیده میشود، مکان¬هایی را که دارای رسوبات باستانی درجا (in situ) بوده از دیگر اشکفتها و پناهگاههای صخره¬ای جدا شده است. این اشکفتها و پناهگاهها جزو مکان-هایی هستند که نهشتهای باستانی در آنها موجود است و امکان کاوش علمی در آنها وجود دارد.
جدول شماره(1). اشکفتها و پناه گاههای صخره¬ای در شش شهرستانِ استان کرمانشاه. اطلاعات ارایه شده در این جدول مربوط به سالهای 1389 و ۱۳۹۰ و تحت پوشش بررسیهای باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی استان کرمانشاه توسط نگارنده و الهام قصیدیان بدست آمده است.
با نگاهی اجمالی به آمارهای جدولِ شماره 1 مشخص میشود که تعداد مکان¬های دارای نهشتههای احتمالاً باستانیِ حفظ شده، تنها 52 مورد از260 مکان است. و از این میان به طور متوسط در حدود 66 درصدِ از آنها توسطِ افرادی که در جستجویِ گنج و آثارِ باستانی هستند، تخریب شدهاند. ناگفته پیدا است که میزان تخریب، از یک مکان تا مکانِ دیگر متفاوت است و به معنایِ تخریبِ کامل مکان نیست. برای مثال، در برخی مکان¬ها تنها بخش کوچکی از رسوبات جابجا و تخریب شده و در برخی موارد تقریباً تمامی نهشتهایِ باستانی به هم ریخته و اشکفت فاقد ارزش برای کاوش علمی است.
یکی از نکات مؤثر در این میزان تخریب اشکفتها و پناه¬گاه¬ ها موقعیت قرارگیری آنهاست. است. این مکان¬ها در میان کوهها و ارتفاعات شکل گرفتهاند، در نتیجه، دور از انظار عمومی و دور از مناطق مسکونی شهری و روستایی هستند. به همین دلیل، سودجویان با فراغ بال به کندوکاو آنها مشغولاند. از این گذشته، متاسفانه شرایط زمانه ما به گونهای است که این اعمال نه تنها قبح خود را از دست داده است، بلکه در برخی موارد نوعی فضیلت نیز به شمار میرود[4]. نگارنده از زمان¬های پیشتر، به کرّات از تعدادی از این مکان¬ها بازدید کردهام. در بررسیهای اخیرم به روشنی نشان میدهد که روندِ تخریبِ اشکفتها و پناهگاهها در طولِ سالیانِ گذشته رشد چشمگیری داشته است[5]، هر چند شوربختانه امکان ارایه اعداد و ارقام در رابطه با این روند تخریبی وجود ندارد. اما، دستکم آمار تعداد اشکفتهای حفاری شده غیرمجاز در شهرستانهای یاد شده که منطقه وسیعی است، چشماندازی از حال و روزِ بخشی از سرزمینِ ایران است و بی¬ گزاف نشان از این دارد که ایران، یک دوره زمانیِ دردناک و تأسفانگیز را در رابطه با آثارِ باستانی و تاریخی خود تجربه میکند.
1- برای نمونه به موارد و پیوند های زیر بنگرید:
– تخریب اشکفت باستان اشکفت گاوی http://www.chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=25&Serv=0&SGr=0
– تخریب نقش برجسته بهرام دوم http://www.khabaronline.ir/detail/188885
– تخریب آثار دوران هخامنشی در شوشhttp://www.baharnews.ir/vdcb.wbaurhbz8iupr.html
همچنین برای مشاهده واکنش بخشی از دست اندرکاران باستان شناسی ایران بنگرید به بیانیه ها و یادداشت ها در تار نمای جامعه باستان شناسی در فاصله مهر ماه تا دی ماه 1391:
https://sites.google.com/site/societyforiranianarchaeology/home
2- اشکفت ها و پناه گاه های صخره ای نقش بسیار مهمی در بدست آوردن اطلاعات در ارتباط با استقرارهای انسانی و همچنین دیرین زیست محیطی دارند. ویژگی های زمین ریختی اشکفت ها و پناه گاه های صخره ای به گونه ایست که آنها را مکانهایی بسیار خوب برای کنجکاویِ گذشته انسان در دوران باستان میدانند چرا که این پدیده ها با توجه به شکل ویژه ای که دارند به مثابه یک دام برای به دام انداختن رسوبات باستانی شمرده می شوند. پناهگاه های صخره ای (فضاهای زیر بخش هایی از صخره ی دارای پیشانی) و دهانه اشکفت، جایی هستند که انسان و همچنین برخی از حیوانات در دوران پیش تاریخ از آنها به عنوان یک سرپناه در مقابل هوای سرد، باران، برف و یا حتی نور خورشید استفاده می کردند. با توجه به اینکه این مکانها ها معمولا در دامنه ارتفاعات و کوهستان ها شکل گرفته اند، چشم انداز مناسبی نسبت به محیط اطراف خود دارند. این بدان معناست که در حالی که انسان نخستین می توانسته در پناه صخره باشد بر دره ها و دشت های پایین دست نظاره گر بوده و تسلط داشته باشد. دمای فضای درون اشکفت یا پناه گاه صخرهای نسبت به محیط بیرون دارای اعتدال است، به این معنی که در فصل سرما گرم تر و در فصل گرما خنک تر است. البته میزان این تفاوت حرارتی به بزرگی و کوچکی محوطه پناهگاه های صخره ای و اشکفت، ترکیب بندی فضاه های داخلی، و یا گرایش دهانه اشکفت و پناهگاه های صخره ای ارتباط دارد. بیشترِ شواهد باستان شناسی از اواخر دوران چهارم (Late Pleistocene) از اشکفت ها و پناهگاه های صخره ای به دست آمده است. این پدیده ها، مکان های باستانی بسیار بارزی برای مطالعات باستان شناسی دوران پارینه سنگی و همچنین دیرین اقلیم شناسی در سرتاسر دنیا هستند. برخی از مهمترین بقایای اسکلتی انسان ریخت ها از اشکفت ها بدست آمده است. برای مثال بقایای اُسترالوپیتکوس افریکانوس (Australopithecus africanus) ها از میان رسوبات اشکفت های آفریقای جنوبی بوده و اولین بقایای نئاندرتال (Neanderthal) ها نیز از اشکفت ها و پناه گاه های صخره ای بدست آمده است. همچنین از انسان های دوران پارینه سنگی نوین (Anatomically modern human) نیز در اشکفت ها در نقاط مختلف دنیا، نقوش های بسیار مهمی از دوران اواخر چهارم زمین شناسی درست کرده اند.
3- در اینجا منظور از “دارای مواد باستانی” اشکفت ها و پناهگاههایی هستند که یا در دامنه آنها و یا دردرون، در کف مکان، مواد باستانی دیده شده و به این وسیله مشخص میشود که مکان مورد نظر در ادوار تاریخی مورد استفاده آدمی قرار گرفته شده است.
4- شاید بد نباشد در اینحا ماجرای تلخی که نگارنده خود شاهدش بوده است برایِ خوانندگان بازگو شود. در حین بررسی های یاد شده در استان کرمانشاه، تیم ما از غار کوچکی دیدن کرد که بیش از 50 درصد از رسوبات آن به تازگی توسط سود جویان تخریب شده بود. به همین منظور ما تصمیم گرفتیم رسوبات کاوش شده را سرند کنیم و دستکم مواد باستانی شامل ابزار سنگی و استخوانهای بیرون آمده از کاوش را نجات دهیم. زمانیکه نگارنده از افراد محلی درخواست کرد که در یکی از روزهای نجات بخشی، در نزدیکی اشکفت جمع شوند در رابطه با اینکه هدف ما از کار نجات بخشی چیست با آنها صحبت کنیم و آنها را راهنمایی کنیم، در کمال ناباوری چند نفر از اهالی روستای همجوار پیش آمدند و با شجاعت گفتند که ما حفاران اشکفت هستیم!
5- بسیاری از کار شناسان معتقد هستند که روند تخریب آثار باستانی رابطه مستقیم با وضعیت معیشتی و اقتصادی دارد. هر چند که نبایست بی توجهی متولیان امر در زمینه آموزش و پرورش را از نظر دور داشت.