چرا مغز انسان کوچکتر شد؟
از زمان آخرین نیای مشترکمان با شامپانزهها تا کنون حجم مغز انسان تقریبا چهار برابر شده است اما موضوعی که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته این است که حجم مغز انسان در ده هزار سال اخیر یعنی بعد از عصر پلایستوسین کوچکتر شده است
این واقعیتی است که میانگین حجم مغز انسان امروزی کوچکتر از مغز نیاکانمان در عصر یخبندان است. زمان دقیق و چرایی کاهش حجم مغز انسان معمایی شده است. در مقالهای که گروهی از پژوهشگران منتشر کردهاند (لینک زیر)، به نتایجی دست یافتهاند و فرضیاتی را پیشنهاد دادهاند که جالب توجه است. پژوهشگران با مطالعۀ 985 جمجمۀ انسان امروزی و بقایای فسیلی میگویند که حجم مغز انسان یک بار حدود دو میلیون و یکصد هزار سال پیش و بار دیگر حدود یک میلیون و پانصد هزار سال پیش افزایش داشته است که منطبق است با تطور هومو و ابداعات فنی و ابزارسازیهایش. پژوهشگران متوجه شدهاند که کاهش حجم مغز انسان یک پدیدۀ متاخر است و حدود سه هزار سال پیش رخ داده است
به نظر میرسد که ارتباطی بین کاهش حجم مغز انسان با کاهش جثهاش در نتیجۀ تغییرات رژیم غذایی بعد از ابداع کشاورزی وجود ندارد. پژوهشگران این فرضیه را مطرح میکنند که کاهش حجم مغز انسان احتمالن نتیجۀ بیرونیشدن دانش و فواید تصمیمگیریهای گروهی است که پس از تغییر ساختارهای اجتماعی پیش آمد که در آن شناخت بین اعضای گروه توزیع، اطلاعات همرسانی و دانش ذخیره شد. انسانها گروهی زندگی میکنند که در آن مغزهای متعددی کار میکنند یا نقش بازی میکنند تا ادراک یا شناخت جمعی بوجود بیاید. هرچند مطالعه ارتباط افزایش حجم مغز انسانهای اولیه با اندازه گروه یا ساختار اجتماعیشان و یا ادراک جمعیشان امکان پذیر نیست ولی شاید بتوان از موجوداتی که زندگی اجتماعی مشابهی دارند، همچون مورچهها، برای مدلسازی استفاده کرد
شباهتهایی که در تنوع اکولوژیکی مورچهها دیده میشود بسیاری از جنبههای زندگی اجتماعی انسان را در بر میگیرد، از جمله اندازه گروههای اجتماعی، تقسیم کار و ادراک جمعی. در جمعی که دانش همرسانی میشود یا افراد در انجام وظایفی متخصص میشوند، مغز ممکن است برای افزایش کارآیی تطبیق پیدا کند و حجمش کاهش یابد. مغز انرژی زیادی مصرف میکند و مغز کوچکتر انرژی کمتری نیاز دارد. بیرونیشدن دانش در جوامع انسانی، یعنی کاهش نیاز به انرژی برای ذخیره اطلاعات در افراد، ممکن است کاهش مغز را مطلوب کرده است
پژوهشگران میگویند که کاهش مغز انسان به خاطر افزایش اتکای بیشتر روی ادارک جمعی بوده است. بدین معنی که هوش و ادراک جمعی بالاتر از هوشِ باهوشترین فرد در همان گروه است. به هوش و ادراک جمعی اغلب “خرد جمعی” گفته میشود. هر چند مورچهها و انسانها مسیرهای تطور اجتماعی و ادارکی مختلفی را پیمودهاند اما بینشی که از مطالعه مورچهها کسب میشود میتواند در شناخت عوامل تاثیرگذار در افزایش یا کاهش حجم مغز مفید باشد. ما انسانها هر کاری که انجام میدهیم هم بستگی به دانشی دارد که در مغز خودمان جای گرفته و هم بستگی به دانشی دارد که در بیرون از ما و در مغز دیگران ذخیره شده است
مقاله این پژوهشگران را اخیرا منتشر کرده است که از لینک زیر میتوانید ببینید و بخوانید Frontiers in Ecology and Evolution نشریۀ
دسترسی به این مقاله برای همگان رایگان و آزاد است
https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fevo.2021.742639/full
Department of Anthropology, Grand Valley State University ،کریم علیزاده
©Society for Iranian Archaeology جامعۀ باستانشناسی ایران