سامانۀ اطلاعات باستانشناسی
سپیده مازیار رئیس (اسبق) هیئت مدیره جامعه باستانشناسی ایران
امروزه، با پیشرفت تکنولوژی، تولید نرم افزارها و دستگاههای متنوع و مجهز، حجم و سرعت تولید اطلاعات بسیار بالا رفته است. در چنین عصری، نتایج حاصل از بررسی یا کاوش یک محوطه یا منطقه، دیگر به چند صفحه گزارش کاغذی و نقشه دستی، یادداشتهای شخصی و چند عدد عکس از محوطه محدود نمیشود، بلکه شامل صدها عکس، دهها نقشه، چندین مجلد گزارش، دادههای جغرافیایی و محیطی میشود که همه دیجیتال شدهاند و قابلیت پردازشهای مختلف را دارند. به صورت معمول، باستانشناسان دادهها و اطلاعات خود را در فرمهای از پیش طراحی شده مانند فرم ثبت محوطههای باستانی وارد کرده و یافتهها توسط متخصص، ثبت و ضبط میشود. شاید برای دهههای پیش که میزان فعالیتهای میدانی و محوطههای ثبت شده بسیار کمتر از امروز بود و روند رشد و توسعه شهرها و جمعیت به این میزان نبود، چنین سیستمی میتوانست پاسخگو باشد. اما در حال حاضر، نه تنها این روند پاسخگو نیست، بلکه معایب فراوانی دارد، از جمله اینکه فردمحور است. به همین دلیل ثبت دادهها بسیار سلیقهای صورت میگیرد و میتواند همخوان با یافتههای جدیدتر یا همزمان خود نباشد و قابلیت تکمیل کردن یک بانک اطلاعاتی را نداشته باشد و از همه مهم تر، در معرض نابودی قرار دارد و جایگزینی برای آنها نیست. با این وصف، در کشور بزرگی مانند ایران، چگونه میتوان از حجم انبوه پروژههای میدانی انجام شده در کمترین زمان ممکن اطلاع یافت، انها را به نحوی حفاظت و نگهداری کرد که به مرور زمان و یا در اثر جابهجایی دچار فراموشی یا نابودی نشوند، تعداد بیشمار محوطههای باستانی را مدیریت و به نحو احسن ثبت و ضبط کرد، مشکلات موجود در عرصۀ مدیریت میراث فرهنگی و باستانشناسی را شناسایی و برای آیندۀ پژوهشی کشور برنامهریزی کرد؟
امروزه، با پیشرفتهای صورت گرفته، به راحتی میتوان بر چنین معضلاتی فائق آمد و به کمک آنها از دورریز بودجۀ ملی، بحران مدیریت آثار و پروژههای میدانی، بحرانهای پیش آمده در عرصههای شهری در اثر توسعه و بحرانهای بسیار دیگر جلوگیری کرد و راهی بهتر برای مدیریت آنها یافت. یکی از این امکانات ایجاد سامانۀ اطلاعات (Information System) است. در عصر حاضر، نه تنها بسیاری از ساختارهای مدیریتی نهادهای اجرایی در کشورهای مختلف دنیا دارای سامانۀ اطلاعات هستند، بلکه اهمیت و فراگیری چنین سامانهای به حدی است که در بسیاری از مراکز مهم دانشگاهی دنیا چنین واحدی تدریس میشود. تقریبا از دهۀ ۸۰ میلادی سامانۀ اطلاعات باستانشناسی نیز (Archaeological information system) ایجاد شده است و امروزه در اکثر کشورهای پیشرفتۀ دنیا استفاده میشود. هر کشور، نه تنها مجهز به یک سامانۀ کلی اطلاعات باستانشناسی است، بلکه هر ایالت و ناحیهای نیز برای خود سامانهای مجزا دارد. بیراه نیست اگر بگوییم در دنیای امروز هر نهاد و موسسهای که در حوزۀ باستانشناسی فعالیت میکند، باید آرشیوی دیجیتال از دادهها و یافتههای باستانشناسی داشته باشد و بدون داشتن چنین سامانهای مدیریت آن نهاد امکانپذیر نخواهد بود. حال ببینیم دقیقا چنین سامانهای دارای چه بخشهایی است و فواید آن برای ساختار مدیریتی باستانشناسی ایران چیست؟
سامانۀ اطلاعات باستانشناسی چیست؟
این سامانه مجموعهای سازمان یافته از دادههای باستانشناختی و اطلاعات مرتبط با آنها به صورت یک بانک اطلاعاتی است که میتواند کارکرد اداری و پژوهشی داشته باشد و شامل «دادههای بایگانی شده از گذشته تا به امروز، اطلاعات مربوط به بررسیها و محوطهها، گزارشهای کاوش، مطالعات و تحلیلهای صورت گرفته، یافتههای موزهای و غیرموزهای و اطلاعات مربوط به وضعیت حفاظت و مرمت محوطه است و در صورت لزوم میتواند دسترسی آسان به اطلاعات مکمل را فراهم کند» (Arroyo- Bishop and Lantada Zarzosa 1995: 44). چنین سامانهای میتواند اشکال و کارکردهای بسیار متفاوتی داشته باشد و در واقع پلتفرمی است که میتواند شامل پایگاه دادهها (database)، طرحها، نقشههای دیجیتال شده و جی آی اس (GIS) باشد. در واقع در چنین سامانهای تمام اطلاعات به دست آمده، به صورت دیجیتال درآمده و قابلیت استفادۀ جمعی، بازتولید اطلاعات و تحلیل را به مصرفکنندگان آن میدهد. خروجیهای این سامانه میتواند برای پروژههای شهری، مدیریت میراث فرهنگی، آموزش، و برنامهریزی برای پژوهشهای علمی یا میدانی مورد استفاده قرار بگیرد.
در چنین سامانهای، با استانداردسازی متغیرهای تعریف شده برای هر محوطه، در عین حال که هر کدام از محوطهها، اطلاعات مجزا و شناسنامه مربوط به خود را دارند، دادهها میتوانند در تحلیلهای آماری یا پژوهشی با دیگر دادهها پردازش شوند (Agnello et al. 2003). چنین قابلیتی به پژوهشگران و باستانشناسان، این امکان را میدهد تا بتوانند بسته به نوع پژوهش مورد نظر خود یا سوالات و فرضیههای مربوط به پژوهششان، تجزیه و تحلیلهای متفاوتی بر روی دادهها انجام دهند و با خروجیهای به دست آمده، برنامهریزیهای هدفمندتر با صرف هزینه کمتری انجام دهند. در حال حاضر، حتی برای پروژههای کاوش نیز چنین سامانهای ایجاد میشود.
اهمیت سامانۀ اطلاعات باستانشناسی برای ایران
ایران سرزمین وسیعی با حجم بسیار بالایی از آثار و محوطههای باستانی و تاریخی است. هر روزه نیز بر تعداد محوطهتازه کشف افزوده شده و تنها در سطح هر استان هزاران محوطۀ جدید شناسایی و ثبت میشود. مدیریت منسجم چنین حجم بالایی از محوطهها، دیگر با روشهای سنتی امکانپذیر نخواهد بود و به همین دلیل است که شاهد تکرار چندبارۀ پژوهشهای میدانی در یک منطقه و عدم وجود حتی یک بررسی میدانی در برخی دیگر از مناطق ایران هستیم. از طرف دیگر امروزه رشد و توسعه بافتهای شهری نیز مشکلی دوچندان برای محوطهای در شهر به وجود آورده است و با مدیریت سنتی امروز و عدم وجود یک سامانۀ اطلاعاتی کامل، نمیتوان به مدیریت بافتهای شهری و همکاری با نهادهای دیگر اعم از برنامه ریزان و مدیران توسعۀ شهری در نهادها و ساختارهای اجرایی دیگر بخشهای کشور پرداخت. این بحران هم اکنون در مدیریت پروژههای نجات بخشی نیز دیده میشود. وجود چنین سامانهای، با ایجاد پایگاه دادهای منسجم و لایههای مختلف اطلاعاتی برای تمام محوطههای ثبت شده در سطح کشور و ثبت فعالیتهای صورت گرفته در هر منطقه، از انجام پروژه های میدانی تکراری جلوگیری کرده و نقاط کور اطلاعاتی را شناسایی خواهد کرد، در پروژههای شهری، زیربنایی و نجات بخشی، منبعی مهم و قابل ارجاع خواهد بود. دادههای جدید حاصل از این پروژهها میتواند به صورت منسجم و ساختارمندی وارد سامانه شده تا مدیریت چنین پروژههایی را آسانتر و روشمندتر کند. به طور کلی چنین سامانهای نه تنها در صرف انرژی، زمان و بودجه صرفه جویی خواهد کرد، بلکه باعث تولید دادههای پایهای منسجم و چندلایه برای هدایت هدفمند پژوهشها و برنامهریزیهای آینده پژوهشی میشود. وجود این سامانه، بالقوه قابلیت حفاظت از محوطههای باستانی در برابر پروژههای عظیم عمرانی همچون سدسازی، احداث بزرگراهها، خطوط موسالاتی برق و پروژههای آبرسانی و گاز رسانی را دارا خواهد بود. کمبود چنین سامانهای در ایران برای نهادی که وظیفۀ مدیریت و ساماندهی کلیه محوطههای باستانشناختی کشور را برعهده دارد، خسرانی بزرگ است و با گذشت زمان ایجاد آن و کنترل و مدیریت میراث فرهنگی کشور دشوارتر و کم اثرتر خواهد شد.
کتابشناسی
Agnello, F., Corsale, R., Franco, V., Lo Brutto, M., Midulla, P., Orlando, P., & Villa, B. 2003. Cultural heritage and information systems, an investigation into a dedicated hypertext. International archives of photogrammetry remote sensing and spatial information sciences 34:7-12.
Arroyo-Bishop, D. and Lantada Zarzosa, M. T. 1995. To be or not to be: will an object-space-time GIS/AIS become a scientific reality or end up an archaeological entity? In Archaeology and geographical information systems: a European perspective, edited by Lock, G. and Stančič, Z.:43-53.
Katsianis, M., Tsipidis, S., Kotsakis, K., Koussoulakou, A., Manolopoulos, Y. 2005. Integrating excavation recording, data management and object rep- resentation through GIS. Paper presented at the International conference on ‘‘Cultural Heritage and New Technologies’’ -Archäologie Und Computer, Vienna.
جامعه باستانشناسی ایران Society for Iranian Archaeology ©