[تازههای علمی] تطور زیستی در انسانریختها و تاثیر آن در رفتارهای تکنولوژیکی در دوران پارینهسنگی قدیم
شاید برای بسیاری دشوار باشد پذیرفتن این واقعیت که سر آغاز دنیای تکنولوژی و صنعت فوق العاده مدرن امروزی به زمانی بر میگردد که برای اولین بار انسانریختهایی در جایی از شرق آفریقا، قلوهسنگها را از زمین برداشته و به منظور بریدن و یا شکستن چیزی، به آنها قدری فرم دادند. در واقع این توانایی ویژه دست انسانریختها بود که این امکان را فراهم نمود (ناگفته پیداست که این توانایی به شکل محدودتری نیز در خانواده بزرگ عموزادهای انسانریختها شامل گوریلها، شامپانزهها و غیره نیز وجود دارد). باستانشناسان دوران پارینهسنگی غالبا دوره گذار از دوره اُلدوایی به آشولی و یک ملیون سال پس از آن دوره ( یعنی اواخر آشولی) را برای فهمِ تحولات و پیشرفتهای تکنولوژیکی صنایع سنگی را مورد کنکاش قرار میدهند. در مقاله تازهای که بر اساس مطالعات تجربی توسط دو محقق از دانشگاه کِنت انگلستان در نشریه “پییر جی” منتشر شده است موضوع بسیار جالبی مورد آزمایش قرار دادهاند. نویسندگان این تحقیق با کمک یک رویکرد تجربی بر اساس مکانیک زیستی تلاش کردهاند که به این پرسش پاسخ بدهند که اصولا چرا فرآیند نو آوری در تولید ابزارسنگی (بر اساس مدارک باستانشناسی) در اواخر پارینهسنگی قدیم به یک باره تغییر چشمگیری مییابد؟
از نُه نفر سازنده ابزار سنگی بسیار مجرب در خواست شده است که «تراشه ابزار الدوایی»، «تبر دستیهای اولیه آشولی» و «تبر دستیهای اواخر آشولی» را بسازند. اطلاعات ساختن ابزارهای فوق توسط این افراد از طریق یک سیستم الکترونیکی (شبیه به دستکش و فشارهای وارد شونده از انگشتان به سنگ و بلعکس را اندازهگیری میکند و به کامپیوتر منتقل میکند). به صورت خلاصه نتیجه این آزمایش مشخص میکند که تبر دستیهایی که توسط تراشه برداریهای فراوان فرم داده شدهاند، لزوما نیاز بیشتری به اعمال فشار دست بر روی سنگ، برخلاف آن چیزی که در فرمهایی ابتداییِ تبر دستیها در دورههای قدیمیتر (مثل دوره الدوایی که خیلی زمختتر بودهاند ) نداشته است. همچنین رابطه بسیار قوی بین فشار و ضربه شدیدتر و ساخت تراشهای بهتر وجود ندارد. از همه مهمتر ممکن است که تغییرات سریع ساخت ابزار از اواخر الدوایی (ساخت تبر دستی زمخت و بدونه سکوی ضربه) به اواخر آشولی همراه با سکوی ضربه ناشی از تغییر مکانیکِ زیستی (ویژگیهای دست آنها) انسانریختها ناشی بوده باشد.
سامان حیدری گوران، موزه نئاندرتال آلمان
جامعه باستانشناسی ایران Society for Iranian Archaeology ©