بیانیه‌های جامعه باستان‌شناسی

بیانیۀ جامعۀ باستان‌شناسی ایران درمورد آینده سازمان میراث فرهنگی و دولت تدبیر و امید

9)

سه شنبه 4 تیر ماه 1392

بیانیۀ جامعۀ باستان شناسی ایران درمورد آینده سازمان میراث فرهنگی و دولت تدبیر و امید

کسب اعتماد ملت بزرگ ایران برای مسئولیت ریاست جمهوری افتخاری است بی نظیر که نصیب جناب آقای دکتر روحانی شد. «جامعۀ باستان شناسی ایران» این انتخاب و رویداد مهم در این برهۀ تاریخی را به ایشان و ملت ایران شادباش و تبریک می گوید. هرچند در رقابت های انتخاباتی مسائل مهمی چون «میراث فرهنگی» مورد اشاره قرار نگرفت، اما باور نداریم که مقوله های مهم و بنیادی همچون میراث فرهنگی در برنامه ریزی های دولت تدبیر و امید مورد غفلت قرار گرفته باشد. آگاهی از نظرات بدنۀ کارشناسی سازمان میراث فرهنگی و به ویژه باستان شناسان می تواند دولت تدبیر و امید را در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های خرد و کلان سازمان میراث فرهنگی یاری رساند. از این رو، «جامعۀ باستان شناسی ایران» این فرصت را مغتنم می شمارد تا به نمایندگی از جمع کثیری از باستان شناسان کشور، مهمترین نگرانی ها، خواسته ها و اولویت های راهبردی پیشنهادی آنان را به شرح زیر با رئیس جمهور منتخب و مشاوران ایشان درمیان بگذارد.

1. مدیرت تخصصی و تخصص گرایی: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سال های گذشته از مدیریت غیرتخصصی آسیب بسیار دیده است. مدیریت غیرتخصصی، سیاست زدگی، مدیریت ناآشنا به مقولۀ میراث فرهنگی و ناآشنا به شرح وظایف و موضوعات نهاد متبوع، آسیب های بسیار جدی به این سازمان و اهداف و برنامه های آن زده است. از اینرو، پیشنهاد می کنیم و امیدواریم مدیریت تخصصی، کارآمد و آشنا به موضوعات میراث فرهنگی به عنوان یکی از مسائل کلیدی در مدیریت آینده آن سازمان مورد توجه جدی رئیس جمهور منتخب و مشاوران ایشان قرار گیرد.

2. خصوصی سازی: موج خصوصی سازی و گسترش آن به عنوان یکی از ارکان برنامه توسعۀ کشور، مقولۀ میراث فرهنگی و موضوعات زیرمجموعه سازمان میراث فرهنگی را نیز متاثر کرده است. به خاطر حساسیت ها، ظرایف و چندوجهی بودن مقولۀ میراث فرهنگی و نیز تاکیداتی که در سال های اخیر بر بخش گردشگری و جنبه های اقتصادی در میراث فرهنگی شده، باستان شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی را در رابطه با گسترش خصوصی سازی در حوزۀ میراث فرهنگی سخت نگران کرده است. «جامعۀ باستان شناسی ایران» بر این باور است که اگر برنامه خصوصی سازی در حوزۀ میراث فرهنگی با دقت نظر، سنجیده و با نگاهی به ظرایف و حساسیت های این موضوع صورت نپذیرد پیامدهای ناگوار و جبران ناپذیری خواهد داشت.

3. جایگاه سازمان و برنامه توسعه: جایگاه سازمانِ کنونی «میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» در برنامه های توسعه ای کشور، همچنین ارتباط و نسبت آن با سایر نهادها و وزارتخانه های کشور از جمله دیگر مسائل جدی و تاثیرگذار در آینده میراث فرهنگی است که ما را ملزم می نماید که این جایگاه مورد بازنگری قرار گیرد یا بازتعریف شود. در سال های گذشته به کرات شاهد تخریب ها و آسیب ها به محوطه های باستانی و تاریخی-فرهنگی بوده ایم که در موارد بسیاری منجر به هزینه شدن سرمایه و میراث فرهنگی در ازای اجرای برنامه های توسعه ای و عمرانی شده است. از سوی دیگر، بسیاری از کارشناسان برآیندِ ادغام مجموعه­های صنایع دستی و گردشگری با میراث فرهنگی طی سالهای اخیر را به زیان میراث فرهنگی کشور ارزیابی کرده اند. جا دارد که دولت تدبیر و امید در برنامه ریزی های کلان و خرد، جایگاه میراث فرهنگی را مورد تجدید نظر قرار دهد و عنایت لازم و شایسته را به میراث فرهنگی بنماید.

4. یکپارچگی و انسجام سازمانی: در چند سال گذشته انجام طرح‌هایی مانند انتقال بخش های مختلف سازمان میراث فرهنگی به شهرستان های کشور، در عمل موجب تضعیف و فروپاشی ساختار این سازمان کارشناسی شده است. اکنون سامان دهی و انسجام بخشی سازمان میراث فرهنگی از جمله موارد ضروری به شمار می رود که می بایست در برنامه ریزی های رئیس جمهور منتخب جایگاه ویژه ای داشته باشد. اجرای برنامه انتقال سازمان میراث فرهنگی یا بخش هایی از آن به شهرستان ها از جمله تصمیمات ناکارشناسی بود که طی سال های اخیر ضربات مهلکی به سازمان میراث فرهنگی و بدنۀ کارشناسی آن وارد کرده که بررسی پیامدهای آن به ویژه در رابطه با حفاظت از مواریث فرهنگی خود مجالی مجزا می طلبد. اکنون بدنۀ کارشناسی میراث فرهنگی و به ویژه باستان شناسان از دولت تدبیر و امید انتظار دارند با برنامه ریزی های سنجیده برای انسجام بخشی و برگرداندن یکپارچگی و ثبات مدیریتی به سازمان میراث فرهنگی از بیشتر شدن و عمیق تر شدن تاثیرات و پیامدهای منفی اقدامات پیشین جلوگیری نمایند.

5. پاسخگوبودن مدیران: از جمله دیگر مواردی که در سال های گذشته موجبات نگرانی شده و پیامدهای بسیار منفی دربرداشته، پاسخگو نبودن مدیران و مسئولان میراث فرهنگی بوده است. پاسخگو بودن از جمله کیفیات و ظرفیت های بسیار مهم برای هر دولت و نهادهای زیرمجموعه آن است. به سبب تصمیمات ناکارشناسانه ای که در حوزۀ میراث فرهنگی در چند سال اخیر اتخاذ شده، ضرورت پاسخگویی و پاسخگو بودن مدیران سازمان میراث فرهنگی و حوزۀ فرهنگ دو چندان شده است. «جامعۀ باستان شناسی ایران» امیدوار است که رئیس جمهور منتخب به این امر مهم با نگاهی مثبت بنگرد و زمینه های پاسخگو بودن نهادها و بویژه سازمان میراث فرهنگی را فراهم سازد.

6. روابط علمی و پژوهشی: به روز شدن ابزارهای نظری و علمی برای شناخت و حفاظت بهتر از میراث فرهنگی ایران جزو ضروریات امروز است. ارتباط موثر و دو سویه با دانشگاه‌ها و نهادهای علمی و پژوهشی در سطح ملی و بین‌المللی کمک فراوانی به پیشبرد سطح دانش در زمینه میراث فرهنگی خواهد کرد. از آن‌جا که تعامل و گفتگو با دنیا نیز یکی از اهداف دولت «تدبیر و امید» اعلام شده، «جامعۀ باستا‌ن‌شناسی ایران» امیدوار است بتوان از قابلیت‌های عظیم این حوزه برای همکاری‌های متقابل علمی و فرهنگی میان ایران و کشورهای دیگر به نحو موثری استفاده کرد. به عنوان یکی از مصادیق زیانبار فقدان ارتباط تشکیلات باستان­ شناسی ایران با جهان، می­توان به مشکلات و سوء استفاده ­هایی اشاره کرد که در سال­ ها و دهه ­های اخیر برای «خلیج فارس» پیش آمده و در عرصة سیاست خارجی به معضل تبدیل شده است.

7. استقلال پژوهش های باستان شناختی: اختصاص بودجه برای پژوهش های باستان شناختی در پژوهشکدۀ باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی در سالیان اخیر متوقف شده است. به همین خاطر پژوهش های باستان شناختی محدود به شماری طرح های نجات بخشی شده که غالباً بودجه آنها از نهادها و وزارت خانه های دیگر (در قالب پروژه های سدسازی و راه سازی) تامین شده که پیامد آن وابسته شدن سازمان و پژوهش های باستان شناختی به سازمان ها و نهادهای دیگر بوده است. نداشتن استقلال مالی عملاً بدنۀ باستان شناسی کشور را به زیرمجموعۀ نهادها یا وزارت خانه های دیگر تبدیل می کند که این روند در دراز مدت به زیان منافع ملی خواهد بود.

8. بازگشت به اهداف بنیادین تشکیل سازمان میراث فرهنگی: در کنار دو موضوع «پژوهش» و «معرفی»، یکی دیگر از اهداف و وظایف بنیادین سازمان میراث فرهنگی از بدو تأسیس، مسألة حفاظت و نگهداری از آثار تاریخی و مواریث فرهنگی بود. تا پیش از تشکیل سازمان مذکور در دهة 60 خورشیدی این وظیفه بر عهدۀ «سازمان ملّی حفاظت آثار باستانی» قرار داشت. متأسفانه در سالیان گذشته به تدریج موضوع «حفاظت» نه تنها از چارچوب یک رویکرد و دانش تخصصی، دانشگاهی و ضابطه مند خارج شده، بلکه ناکارآمدیهای مدیریتی باعث شد با رویکردهای نادرست و بی ضابطه حفاظتی و مرمتی، آسیب های جبران ناپذیری به آثار و یادمانهای تاریخی وارد آید.

باستان‌شناسان نیز به مانند بسیاری از مردم ایران با نگاهی امیدوارانه به برنامه های دولت تدبیر و امید، ضمن مطرح کردن نگرانی ها و خواسته های «جامعۀ باستان شناسی ایران»، امیدوار هستند که این موارد مورد توجه و عنایت جدی رئیس جمهور منتخب و مشاوران ایشان قرار گیرد. «جامعۀ باستان شناسی ایران» ضمن درمیان گذاشتن انتظارات و خواسته های باستان شناسان و کارشناسان حوزۀ میراث فرهنگی با دولت تدبیر و امید، از رئیس جمهور منتخب می خواهد، در برنامه ریزی های آتی خود در رابطه با سازمان میراث فرهنگی، موارد فوق الذکر را مورد ملاحظه جدی قرار دهند. «جامعۀ باستان­شناسی ایران» از رئیس جمهور منتخب و مسئولان دولت آینده می­خواهد که برنامه ریزی ها و سیاست گذاری حوزۀ فرهنگ و میراث فرهنگی را با نگاهی فراجناحی و به دور از ملاحظات سیاسی انجام دهند و امیدوار است که میراث فرهنگی آنچنان که شایسته این کشور کهنسال است مورد توجه قرار گیرد.
«جامعه باستان شناسی ایران»

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن